Saturday, December 15, 2012

بی بی سی و اکبر گنجی و مجاهدین


حسین پویا
25 آذرماه 1391

کارگردان: آقایون آماده می شیم برای ضبط.. آقای گنجی شما لطفا بشینید اینجا روی این صندلی.
گنجی: من ترجیح میدم روی اون یکی صندلی در سمت چپ آقای مجری باشم.
کارگردان: آخه ما این صندلی رو برای شما آماده کردیم.
گنجی: اینا که هرسه تاشون یه شکلی و یه رنگی هستن. چه فرقی میکنه؟
کارگردان: شکل و رنگشون بله ولی ملاحظه کنید ما زیر پایه های این یکی چند تا آجر گذاشتیم که بلندتر باشه و شما وقتی روش می نشینید حالت کوتوله نداشته باشید. آخه بحثمون بار سیاسیش زیاده.
گنجی (روی صندلی مشخص شده می نشیند و چند بار خودش را جابجا می کند): راست میگید قربون. من بهتره که قدم بلند نشون بده. یه مقدار از مضحکه شدن احمدی نژاد بابت قدشه. ها ها ها ها
کارگردان: لطفا سرجاتون بشینید. آماده......ضبط میشه.....
مجری: آقای گنجی شما در مصاحبه قبلی و در نوشته ای که بعداز در آمدن اسم مجاهدین از لیست تروریستی امریکا پخش شد گفتید که در بین مردم ایران، مجاهدین از رژیم و آقای خامنه ای اعتبار کمتری دارند. گفته اید که مجاهدین در واقع بدتر از رژیم فعلی هستند میشه چند تا دلیل محکم ارائه بفرمائید.
کارگردان: کات....آقای گنجی لطف کنید اگه میشه در مورد حرفاتون چند تا فاکت هم از هابرماس و چامسکی و بقیه بیارید که هم بینندگان میخ بشن و هم بعدا خورده نگیرن....ضبط میشه......
گنجی: عرض کنم که مهمترین مسئله شباهت های ظاهری این دو جریان به همدیگه س. ببیند مثلا رژیم رهبر داره و مجاهدین هم رهبر دارن. خوب بر اساس گفته های هابرماس و گوستاولوبن و بخصوص نظرات مرحوم آقای خمینی در تحریر الوسیله، این شباهت رو نباید دست کم گرفت.
مجری: مثلا چه شباهتی؟
گنجی: خوب ببیند رهبر جمهوری اسلامی یه سر داره و دو گوش و دو چشم و یک دهان. ما با کمال شگفتی می بینیم که رهبر مجاهدین هم دقیقا همینا رو داره.
مجری: عجب!. کاملا درست می فرمائید. بنده تا بحال توجه نکرده بودم. خوب بنابراین اینا مثل هم هستند.
گنجی: نخیر. اونچه مجاهدین از لیست امریکا درآمده رو بدتر از رژیم می کنه اینه که آقای خامنه ای لااقل برای حفظ ظاهر هم که شده ریشش رو نمی زنه. اما رهبرمجاهدین هر دفعه که ظاهر شده و در هر عکسی که می بینیم ریشش رو از ته زده. و تازه اصراری هم بر مخفی نگه داشتن این قضیه نمی کنه.
مجری: مثال خیلی شفاف و ریشه داری رو فرمودید. اما خوب خودتون هم میدونید که با یک شباهت که ممکنه تصادفی هم باشه نمیشه قضاوت قاطعانه کرد.
گنجی: حق باشماست. بنده ده ها مثال و نمونه دارم که اصلا قابل چشم پوشی نیستن. مثلا توجه بفرما ئید که رژیم رئیس جمهور انتخابی داره و از ابتدای حکومت تا بحال شیش رئیس جمهور عوض کرده. اما اینا یک رئیس جمهور دارن که..
کارگردان: کات.... آقای گنجی این مثال رو نزن. اوندفه هم که گفتید بعضی از بینندگان ما اعتراض کردن که اولا ایشون توسط آقای رجوی انتخاب نشده و توسط اعضای شورای ملی مقاوت انتخاب شده و ثانیا ایشان رئیس جمهور برای یک دوره موقت شش ماهه هستند اونهم بعد از اینکه شورا و مجاهدین رژیم رو سرنگون کردند و قدرت رو به دست گرفتن. به نظر بنده هم تا حدودی درست میگن. بهتره این مثال رو نزنید. یه مثال دیگه بزنید. هابرماس و گوستاولوبن هم یادتون نره. ضبط می کنیم.....آقای گنجی از اول بفرمائید....ضبط می کنیم...
گنجی: حق باشماست. بنده ده ها مثال و نمونه دارم که اصولا اساس تحقیقات بزرگانی مثل گوستاو لوبن و ادوارد سعید و حتی مرحوم آلفرد هیچکاک بوده. مثلا توجه بفرمایید در حالی که رهبران جمهوری اسلامی در زمینه انتقاد از خود کاملا دموکراتیک عمل می کنند. رهبر مجاهدین هیچوقت از خودش انتقاد نکرده. همین مسئله است که بنده رو کلا در یک شوک برده که چرا وزارت خارجه آمریکا تن به خواست دادگاه داده و اسم اینا رو از لیست در آورده. وزارت خارجه میتونست بازم دادگاه رو سر بدوانه.
مجری: ببخشید این مسئله انتقاد از خود رهبران رو میشه بیشتر توضیح بدید.
گنجی: توجه بفرمائید.  بطور نمونه همان سال اول انقلاب یادتونه؟ یادتونه مرحوم آقای خمینی از دست نویسندگان و روشنفکران و گروههای دگراندیش، که الکی سنگ در راه برقراری حکومت عدل و برابری می اندختند، عصبانی شده بودن. خوب ایشون علنا گفتند که بخودشون انتقاد می کنند که چرا از همان اول انقلابی رفتار نکرده اند و چوبه های دار را برپا نکرده اند و همه ی این مخالفان رو اعدام نکرده اند. خوب این یک سنت و حرکت دموکراتیکه که رهبر کاریسماتیک و انفورماتیک و دیپلوماتیکی مثل آقای خمینی اینگونه متواضعانه از خودش انتقاد کنه. در حالیکه رهبر مجاهدین تا به حال هیچوقت از خودش انتقاد نکرده که چرا اصلا از اول اقدام به مخالفت و مبارزه با جمهوری اسلامی کردند. اونم در زمانی که دگر اندیشانی نظیر بنده در داخل رژیم به عنوان یک پاسدار خدمت میکردم. ایشون هم میتونستن بیان پاسدار بشن و بعدا مخالفت کنند.
مجری: ببینید با توجه به اینکه آقای خمینی بعد از قتل عام زندانیان مجاهد و مبارز در سال شصت و هفت، یک مقدار بدنام شدند این مثال شما کاربرد زیادی نداره.
کارگردان: کات.......آقای مجری قسمت بدنام شدن آقای خمینی رو لازم نیست بگید. برنامه برای بررسی کارنامه آقای خمینی نیست که. از ایشان درخواست کنید که یک مثال دیگه بزنن. بدون اشاره به آقای خمینی......ضبط می کنیم....
مجری: خوب آقای گنجی از اونجایی که آقای خمینی سالهاست که از این دنیا رفته و الان نمیتونه از خودش دفاع کنه دموکراسی حکم می کنه که اسم ایشون کمتر برده بشه. یک مثال دیگه که به ایشان مربوط نشه بفرمائید
گنجی: راستش صدها مثال وجود داره که نشون میده مجاهدین از رژیم بدترن و امریکا در خارج کردن اسم اونا از لیست تروریستی اشتباه کرده و باید مواظب باشن یک وقت از اونا به اسم یک گروه توانمند و با اعتبار اسم نبرن. ببینید همین که اینا می تونن در کمترین زمان ممکن تعداد بسیار زیادی ایرانی و غیر ایرانی رو در خارج به خیابان و به تظاهرات بیارن نشون میده که اینا در بین مردم ایران پایگاهی ندارن. اتفاقا تحقیقاتی که مرحوم جانی دالر و بخصوص سرگرد جورج کردن هم همین رو بیان می کند.
کارگردان: کات.... آقا فکر می کنم این مثال هم یک کمی آبکیه. روزه شک دار نباید گرفت. جانی دالر رو هم ولش کنید برای بینندگان شبهه درست میشه. یه مثال دیگه بگین...... ضبط میشه...
گنجی: حق با شماست آقای مجری. ببیند الان بیش از سی ساله که نظام داره با تمام توان در بازارهای بین المللی حاضر میشه و نفت و گاز میفروشه. حالا اینکه پولهاش کجا رفته خوب بنده هم یک انتقاداتی دارم. اما در همه این سی سال که مجاهدین شورای ملی داشتن کدوم کمک رو به اقتصاد ایران کردن؟ اونا در همه این سالها علیرغم اونهمه ادعای حمایت از مردم و اینکه اینهمه دوستان سیاستمدار در کشورهای مختلف دارند هیچ تلاشی برای فروش نفت ایران نکرده اند. بخصوص در این دوران تحریم که فروش نفت از طرف نظام با مشکل مواجه شده. خوب همینه که باعث شده که مردم به اینها اعتماد نکنن آقا.
مجری: وقتمون تموم شده و باید خیلی از حضورتون در این برنامه تشکر کنم. البته همینجا ازتون قول میگیرم که بازم در برنامه هایی که ما در همین زمینه داریم شرکت کنید.
گنجی: با کمال میل.
کارگردان: کات..... خیلی عالی بود. مخصوصا این مثال آخر که جرف نداشت. حالا اینا هی برن از تحریم دفاع کنن. مرسی آقای گنجی. فردا تشریف بیارید برنامه ادیت شده رو با هم ببینیم. فعلا خسته نباشید.
  

Sunday, December 9, 2012

فواید تحریم را بنویسید. انشای ملا محمد نقدی



 

جراید: محمدرضا نقدی، فرمانده بسیج  گفت تحریم ها قدرتی جدید را برای ایران ایجاد کرده که او آنرا یک فرصت دانست.

انشای ملا محمد نقدی
 شاگرد کلاس پیش دانشگاهی سپاه

فواید تحریم را بنویسید

چشم! همانطور که شاعر در قدیم فرموده است،
از غیب به ما ندا رسیده
تحریم برای ما مفیده.
ما شاگردان کلاس سوم اکابر، بر عسک شاگردان کلاس سوم مدرسه روزانه، بسیار خوش شانس تر هستیم. زیرا که ما علم تخسیر جن یاد می گیریم و به ما ندا می رسد که تحریم چیز خوبی است ولی به آنها نمی رسد. قبلا هم به ما ندا رسیده بود که انقلاب اسلامی برای ما خیلی خوب و مفید است. به همین دلیل هم ما تحصیلات خود را در کلاس دوم اکابر ول کرده و به عنوان یک متخصص امور انقلاب برای ساختن دوران طلائی، با امام  همکاری کرده و به فرمان ایشان شدیم یکی از مقامات نظام. خوشبختانه در همه این سالها نیازی به داشتن تعصیلات بیشتر از کلاس دوم پیدا نکردیم و وظایف انقلابی را چالش دادیم. در واقه ما به این حرف امام رسیدیم که هرچه این مملکت می کشد از دست این دانشگاه است یعنی از دست همین تصحیل کرده ها. اکنون که به خواست خداوند و با خودیاری رهبر معظم، مسئله تحریم پیش آمده، تصمیم گرفتیم که برای استفاده از همه فوایدات تحریم، کمی تخصص پیدا کنیم. به همین دلیل به سفارش آقا قرار شد امسال کلاس سوم اکابر را تمام کنیم که بتوانیم سال دیگر در رشته دکترای اقتصاد و استراتجیک در دانشگاه آزاد درس بخوانیم. البته آقا فرمودند تا زمانیکه ما دکترای خودمان را نگرفته ایم، که ممکن است بیش از دو سه ماه آزگار طول بکشد، مسائل مربوط به گیر و پیچ های اقتصادی و استراتجیک بانک مرکزی را به برادران دیگه واگذار کنیم و فقط از فوائد ایدئولوجیکی تحریم بهره ببریم. به قول شاعر:
تا توانی بهره برداری کن از هر فرصتی
پارتی بازی می کنی آخر دچار لعنتی
آدمی که درس خوانده هیچ ندارد همتی
البته همانطور که "آقا" فرمودند تحریم فوائدات بسیار زیادی دارد که علمای اعلام باید آنها را مِن راس الامورات در حوزه مهندسی کنند. اما چند تا فوائد اصلی آنرا برای بازشدن فکر مومنین همکلاسی های محترم عرض می کنیم.
 یکی از فوایدهای مهم تحریم اینست که تحریم برما اثر ندارد و البته این را خود مقام عظما پیش بینی فرمودند. بنابراین یکی دیگر از فوائد های تحریم این است که پیش بینی های مقام عظما درست از کار در می آید و ما می فهمیم که مقام عظما هم مثل امام دستوراتشان را از عالم یاقوت می گرفتند. به قول مقام عظما:
تحریم به ما اثر ندارد
دژمن خره و خبر ندارد
با مادرم بگویید دیگر پسر، چی؟ بعله....پسر ندارد.
 یکی دیگر از فوائدهای تحریم به قول "یارگن اوبر ماست" که از فامیل گوستاو لوبون و از دوستان دکتر عباسی بوده این است که میتوان فوائدهای تحریم را دسته بندی کرد. البته این فایده ی مهم  کاریست که مقامات ما که دکترای دسته بندی و بسته بندی دارند مثل برادر استراتجی مون دکتر عباسی، باید انجام بدهند. اما مهمترین فایده های دیگر تحریم این است که دولت و مقامات نظام می توانند از این راه برای نظام و مقام عظما کسب درآمد حلال بکنند تا دستِ بازی در پرداخت هزینه های برادران ما در لبنان و نوار غزه و غیره برای ادامه جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم داشته باشند. البته این فتنه با اون فتنه که مقام عظما فرمودند فرق داره. اون فتنه به دست مقام عظما رف شد و این فتنه باید به دست بسیج رف بشه. البته قبل از توضیح این یکی فوائد مهم تحریم، از همکلاسی های محترم خواهش می شود که از ضبط و یادداشت برداری خودداری کرده و این یکی فوائد تحریم را به عنون سِرکِت تلقی کنند و بیرون از کلاس هم به کسی نگویند. زیرا که شاعر می فرماید:
هر که این اسرار را افشا کند
ظلم در حق من و "آقا" کند
گر به زندان اوین کردی اقامت،  غم، چی؟ بعله....غم مخور
 همانطور که عرض کردم دولت و مقامات میتوانند در زمان تحریم کسب درآمد زیادی بکنند و آن به این ترتیب است که ابتدا از اجناس مختلف وحتی ارزهای استکباری مثل دولار و یورو و پوند به مقدار خیلی زیاد تهیه کرده و انبار می کنند. آنگاه یکی از مقامات مهم دولتی و یا حتی خود مقام عظما در یک سخنرانی رسمی مهندسی می کنند که ما از تحریم نمی ترسیم و داشتن راستای قدرت هسته ای حق مسلم ماست و ما به غنی سازی تا ته اش ادامه میدهیم. بیس درصد و سی درصد ما سرمون نمیشه. اگه آقا اجازه بده هزار درصدش می کنیم. در عکس العمل به این فرمایش، اولند خارجی ها شروع به تهدید کرده و جلوی بعضی کارهای تجارت خارجی ما را می گیرند و ناگهان قیمت ارزهای استکباری بطور سیخکی میرود بالا. دومند اینکه مردم فکر می کنند که ممکن است استکبار دست به حمله به ما بزند و برای خرید و ذخیره کردن اجناس هجوم می آورند. اینجاست که دولت و مقامات وارد میدان تجارت شده و اقتصاد را مهندسی می کنند و از فروش ارزهای استکباری و مواد ذخیره شده درآمد زیادی کسب می کند که خودش باعث می شود که یکی دیگر از فوائدهای تحریم خودش را نشان بدهد و آن این که  مقامات نظام ما دیگر نیازی به گرفتن حق و حساب برای انجام کارهای مردم نداشته باشند و فساد اداری بسیار کم می شود.
از فواید دیگر تحریم که همکلاسی های مومن میتوانند آنرا یاد داشت کنند این است که ما هم باید تصمیم بگیرم با کمک کشورهای دوست که تا بحال ازما کمک های نقدی و غیره گرفته اند مثل کره و بورکینا فاسو و ونزوئلا و خیلی از کشورهای آفریقایی، دشمنان را تحریم کنیم و نگذاریم از تکنولوجیک پیشرفته ما در زمینه های مختلف مثل صنایع پیشرفته موشک کره ای و ایضند مهندسی اعتراف گیری از دشمنان نظام و تکنولوجیک  برخورد با اعتراضات خیابانی استفاده کنند. صدالبته ما از کشورای برادر مثل کره شمالی می فهمیم که داشتن سلاحهای خیلی سنگین باعث میشود که غرب نتواند ما را تحریم کند و مقامات نظام و فرماندهان سپاه بتوانند با دست باز به دادن صدقه به مردم محروممان اقدام کنند. به قول شاعر:
سعدیا مرد نکونام هیچوقت نمیمره
ای برادر صدقه در دو جهان رفع بلاست
 خدمت معلم محترم و همکلاسی های بسیجی و دکترهای آینده نظام عارضم که از فوائدهای دیگر تحریم این است که به قول مقام عظمای ولایت دست حقه بازهایی نظیر حاج محمود هاله ای و همدستانش رو شد و معلوم شد که دکترایشان را بدون اجازه "آقا" و با استفاده از چک و چفیه و چاقو گرفته اند وگرنه در این چند سال فوایدهای تحریمها را مهندسی کرده و دشمن را به زانو در می آوردند. مثلا اگر حاج محمود در اون جلسه نگفته بود که اونقدر قطعنامه بدن که قطعنامه دانشون پاره بشه، ما میتوانستیم سازمان ملل را مجبور کنیم که در حمایت از مبارزات مستضعفین انگلستان و سوئد و هلند و کشورهای افریقایی نظیر استرالیا و نیوکاسل و موناکو قطعنامه بدهد و آنوقت دشمن را وادار به راستای عقب نشینی کنیم.
ختم کلام حالا که به یاری رهبری های  مقام عظمای ولایت فقیه، کشور اسلامی ما به نعمت برقراری تحریم های بین المللی رسیده باید بدانیم که تحریم هم مثل جنگ  یک نعمت خیلی بزرگ است که خیلی فوائدها دارد که ممکن است ما عوام الناس همه اش را نفهمیم. بنابراین ما نباید به مقام عظما فشار بیاوریم که جام زهر تسلیم به خواسته های استکبار را بخورد. به قول شاعر می فرماید:
هرچه ما داریم از این رهبر فرزانه است
یوسف گمگشته را پیدا نکردی غم مخور
رهبر فرزانه را دیگر تو با خود، چی نکن؟ بعله...بد مکن
 بقیه فوائدهای تحریم را در انشای بعدی عرض می کنیم.  والسلام و علیکم و الهدا.

Monday, November 26, 2012

حکمهای حکومتیِ "آقا"!ا


24 نوامبر 2012

اطاق کار خامنه ای. تلفن مخصوص زنگ می زند. زرررررررررر.....
خامنه ای: آقا مژتبی اون تلفن را جواب بده. بذارش روی بلندگو که من هم بشنوم.
مجتبی: چشم حاج آقا (گوشی را برمیدارد)
صدا: سلام علیکم حاج آقا. علی هستم از مجلس.
مجتبی: بگو علی. بگو. چیکار داری. آقا صداتو میشنوه. آقا رو خسته نکنی. حالش خیلی خوب نیست.
صدا: واله میخواستم بپرسم که این پسره اگه اومد مجلس چیکارش کنیم؟ فقط سوال پیچش کنیم یا......؟
خامنه ای: بگو لازم نکرده بیخودی دعوا راه بندازن. سوال هم دیگه لازم نیست. اصلا خودت به طرف بگو نمیخواد بیاد به سوالات جواب بده.
صدا: ولی آقا خودتون فرمودید که سوال پیچش کنید روش کم شه.
مجتبی: اون حکم حکومتی بود خنگ خدا. اون موقع آقا عصبانی بود باید اجرا میشد. حالا نظرش عوض شده.
صدا: خوب مام بر همون اساس جور کرده بودیم که هم طرف رو سوال پیچ کنن و هم یکی دوتا سیلی بهش بزنن.
خامنه ای: گفتم که لازم نکرده. "دژمن" بهره برداری می کنه. حکم حکومتی عوض شد.
مجتبی: شنیدی؟ آقا میگن کاریش نداشته باشید. "دژمن" چیز می کنه.
صدا: آخه نمیشه که. ما کلی تدارکات دیده بودیم. بعضی از این نماینده ها ناراحت میشن.
مجتبی: نمیشه کدومه؟ حکم حکومتیه. باید بشه.
خامنه ای: بگو غلط می کنن ناراحت بشن. هرکی ناراحت شد اسمش رو بنویس بده به مژتبی.
مجتبی: شنیدی آقا چی گفت؟ بیخود ناراحت میشن. مگه شهر هرته؟
صدا: واله اوندفه سر قضیه اون سیصد میلیارد که آقا گفتن کشش ندین، کلی غرو غر کردن.
مجتبی: مثلا چی میگفتن؟ به اونا چه مربوطه. میگن به قورباغه رو بدی می پره کول مار، همینه ها. مثلا چه گهی خوردن؟
صدا: می گفتن این که نمیشه سیصد میلیارد رو بالا بکشن و به نماینده مجلس چیزیش نرسه. مگه ما اینجا چوب خشکیم؟
خامنه ای(عصبانی): غلط کردند با تو. رهبره که تعیین می کنه به کی چقدر برسه. به اونا به اندازه کافی رسیده. حالا دیگه جلوی حکم حکومتی وامیستن؟
صدا: مسئله وایستادن نیس حاج آقا. این یارو معاونِ مموتی، غیر از خودیاشون خیرش به هیچکی نمیرسه. خود مموتی هم هروقت میاد مجلس پرروگری می کنه.
خامنه ای: آقا مجتبی خودش به موقش حکم حکومتی میده روشو کم بکنن. الان صلاح نیس. دژمن در کمینه. بگو به نماینده ها خفه قون بگیرن. حکم حکومتیه.
مجتبی: هرنماینده ای که بخواد سوال بکنه آقا بهش میگه خائن. مواظب خودتون باشید. به نماینده چه ربطی داره که سوال بکنه. اصلا توی این حکومت نماینده چه خریه؟
صدا: واله منم همینو بهشون گفتم. اما خندیدن. انگار دارم جوک تعریف می کنم. انگار دیگه نمی ترسن.
خامنه ای: غلط کردند. اگه زیادی حرف بزنن بهشون میگم "دژمن". میفرستمشون کهریزک. میدمشون دست نقدی و مرتضوی.
صدا: چشم آقا. به نماینده ها ابلاغ می کنیم که حکم حکومتیه که ساکت باشن و دیگه به پر و پاش نپیچن.
خامنه ای: چی چی رو نپیچن احمق؟ هروقت من بگم باید بپیچن. من میگم کی و کجا بپیچن. هر وقت حکم بدم باید بپیچن.
 صدا: چشم آقا هروقت شما بفرماین می پیچیم. هروقت بگین وای میستیم. هروقت بگین می شینیم. اجازه میفرمائید براتون شعار بدم.
مجتبی: لازم نکرده آقا الان سر موضوع سوریه حالشون گرفته س.
صدا: یه سوال دیگه م دارم. یعنی هم سوال هم خواهش.
مجتبی: در مورد پیچیدنه؟
صدا: نه. یه چیز دیگه س.
 مجتبی: بگو. مواظب باش آقا رو عصبانی نکنی.
صدا: میگم که کاندید آقا واسه رئیس جمهور شدن کیه؟ میشه من رئیس جمهور بشم؟
مجتبی: مگه همون رئیس مجلس چه عیبی داره؟ واسه چی میخوای رئیس جمهور بشی؟ واسه درآمدای سپاه که نقشه نکشیدی؟
صدا: نه به خدا. فقط واسه اینکه به آقا خدمت کنم.
مجتبی: خوب چرا  از همونجا خدمت نمیکنی؟
صدا: اگه آقا بخواد هم میتونم رئیس مجلس باشم و هم رئیس جمهور.
خامنه ای: بهش بگو یه دفه بیا بشو ولی فقیه دیگه.
صدا: خوب مجلسو میدم دست حداد عادل.
مجتبی: فکر می کنی رئیس جمهور بشی بیشتر خدمت می کنی؟
صدا: خوب معلومه. تمام درآمد مملکت دست رئیس جمهوره. میدونی با این پولا چقدر میشه خدمت کرد.
خامنه ای: حالم از همه تون بهم میخوره. اون مرتیکه انچوچک هم اولش گفت میخواد به من خدمت کنه. بعدش ببین چه پوخی از آب در اومد.
مجتبی: تو البته توی چاخان کردن و فیلم بازی کردن به اندازه نصف اونم نیستی. بیخودی فکر نکن که خیلی زرنگی.
صدا: من نصف اون نیستم؟ من صدتا مثل اونو میبرم پای چشمه و تشنه برمیگردونم. اگه اون گفت هاله نور دور سرشه من یه چیزایی میگم که روی کله همه چغندر سبز بشه. من میگم هاله نور مال آقا بوده اون دزدیده تش. میگم آقا ده تا هاله نور داره که هر رنگش مال یه روزه.
خامنه ای: آورین. آورین. بگو بیست تا دارم. توی سازمان ملل بگو.
صدا: چشم میگم. ده دفه میگم.
مجتبی: خوب حالا چه تضمینی میدی که اگه رئیس جمهور شدی واسه آقا شاخ و شونه نکشی؟
صدا: من غلط می کنم واسه آقا شاخ و شونه بکشم. مگه من دشمنم؟ هر تضمینی که آقا بگن قبول دارم.
خامنه ای: اون انچوچکم اولش همینو گفت.
صدا: من قول میدم که هرچی آقا میگن بگم چشم.
خامنه ای: اون گوساله هم همین رو گفت.
صدا: ولی من قول میدم که پول نفتو ببرم..
خامنه ای(حرفش را قطع می کند). تو یکی دیگه خفه شو. اون یکی که گند زد به هرچی پول نفته و هرچی سفره س.
صدا: من منظورم سفره نبود. منظورم سوریه و لبنان و سودان و چیز..
مجتبی:  تو نمیخواد به فکر اونا باشی. آقا خودش میدونه پول نفتو کجا ببره و به کی بده. مملکت حساب و کتاب داره.
صدا: ولی من قول میدم هرکی به آقا توهین کنه توی دهنش بزنم. اصلا هرکی جلوی آقا وایسه خودم با دستای خودم اعدامش می کنم. همه جا اعلام می کنم مخالفت با آقا مثل مخالفت با خود خداست.
خامنه ای: آورین آورین. این حرفت خوبه. از همون مجلس این کار رو بکن. من دارم فکر می کنم که رئیس جمهور رو از قانون اساسی حذف کنم. نخست وزیر بهتره. هروقت بخوام ورش میدارم.
صدا: به خدا قول میدم اگه رئیس جمهور بشم هرروز صبح بیام خدمتتون استعفا بدم. جان آقا مجتبی تون، اقلا قبل از اینکه ورش دارید بذارید من یه چند روز بشم رئیس جمهور.
مجتبی: علی، ناکس، نکنه کلک تو کارته؟ تو از همون بچگیت کلک بودی. دنبال اینی که بانک مرکزی رو بالا بکشی یا وزارت نفتو؟
صدا: نه. به ارواح اجدادم اگه کلکی باشه. من مگه کم دارم؟ پول میخوام چیکار؟ الان تو خونواده ما، هم رئیس مجلس داریم و هم رئیس قضائیه داریم و همه جور رئیس داریم غیر از رئیس جمهور. اگه آقا این لطف هم در حق ما بکنه دیگه تا قیامت خودم میشم پیشمرگش.
خامنه ای: این حرفا فایده نداره. من دیگه نه رئیس جمهور میخوام و نه انتخابات و نه مجلس شورا. خودم وزیر و نخست وزیر انتخاب می کن. به اندازه کافی هم مشاور دارم. این حکم حکومتی جدید منه. همین رو به مجلس ابلاغ کن.
صدا: یعنی نه رئیس جمهور باشه و نه مجلس؟ مگه میشه؟ پس تکلیف قانون اساسی چی میشه؟ مملکت قانون اساسی داره.
خامنه ای: آها آها. دیدی گفتم همه تون خائنید. همه تون عامل "دژمنید". من فلان کردم توی این قانون اساسی که بدبختم کرد. قانون اساسی رو به رخ من میکشه. قطع کن اون تلفنو پسر.
مجتبی: بابا تو هم حرف دژمنو زدی ها. ها ها ها ها. (گوشی را می کوبد روی تلفن) تق ق ق ق ققققققققققققق


Sunday, October 14, 2012

رضا پهلوی در برنامه تپق

13 اکتبر 2012
مجری- آقای پهلوی به برنامه تپق خوش آمدید. اجازه میدید که شما را رضا شاه دوم خطاب کنم؟
رضا پهلوی –  اصلا این پرسیدن ندارد. این تصمیمی است که خیلی وقته که گرفته شده. بنده سی سال است که شاه هستم. اما نه. صبر کنید. این تیکه رو حذف کنید. از اول میگم. اِهه اِهه اِهه... (سینه را صاف می کند)
 ببینید خوب البته اگر مردم ایران بنده را انتخاب کنند این حرف دیگری است. اما بنده با اینکه طبق قانون اساسی قسم خوردم  که شاه باشم ولی خوب بازم مردم باید بخوان.
مجری – یعنی اگر مردم بخوان شما شاه میشید؟
ر. پ. – خوب بله. حرف مردم رو که نمیشه قبول نکرد. من بطور موروثی شاه هستم و اگه مردم بخوان شاهنشاه میشم. روی مردم رو که نمیشه زمین انداخت.
مجری –  مردم از چه طریقی باید حرف خودشون رو بزنن؟
ر.پ. – خوب معلومه. از طریق انتخابات. بعد از سرنگونی این رژیم، انتخاباتی برگزار میشه و مردم رای میدن که چه نوع حکومتی میخوان. خوب طبعا اگر حکومت سلطنتی بخواهند اونوقت بنده شاه میشم.
مجری – حالا اگه مردم حکومت سلطنتی نخواهند و خواهان جمهوری باشند چی؟
ر.پ. – بنده از طریق عواملی که در سپاه پاسداران دارم و همچنین با استفاده از فیس بوک فهمیده ام که بیش از نود در صد مردم حکومت سلطنتی میخوان.
مجری – خوب حالا اگر مردم حکومت سلطنتی خواستند و شما را نخواستند چی؟
ر.پ. – ببینید من الان پنجاه و خورده ای سن دارم. حالا بگیم شصت سال. از این شصت سال پنجاه سالشو مبارزه کردم. تازه اون دهسال رو هم یه مدتش که بچه بودم و بقیه ش رو هم مجبور بودم درس بخونم وگرنه اون ده سال رو هم صرف مبارزه میکردم. خوب مردم چه کسی رو برای سلطنت مناسب تر از من میتونن پیدا کنن؟ حتما که نباید آدم بهرام گور باشه و تاج سلطنت را از بین دوتا شیر برداره. چه فرقی میکند که تاج بین دوتا شیر باشه یا  همین نزدیکیا توی وزارت خارجه.
مجری – با اینحال اگه اعلام بشه که هرکس آزاده کاندیدای شاه شدن بشه و هرکس میخواد شاه بشه بیاد در انتخابات شرکت کنه اونوقت شاید خود بنده هم  یا حتی آقای کدیور یا امیراحمدی و یا خاتمی هم کاندید میشیم.
ر.پ. – مگه شهر هرته که هرکی از مامانش قهر کرد بخواد شاه بشه. سلطنت یک موهبت الاهیه و یه جورایی از.  ... نه این تیکه رو هم حذف کنید چون ممکنه بعضی ها خاطرات پدرم براشون تداعی بشه..... سوال چی بود؟
مجری – اینکه آیا هرکسی اجازه خواهد داشت که کاندیدای سلطنت بشه؟
ر.پ. – نه آقا الکیه مگه. شاه باید خون شاهی در رگش باشه. باید از خانواده سلطنتی باشه و قوم و خویشهاش همه شاهزاده باشند و مامانش هم شهبانو باشه. تازه از خانواده قاجار هم قبول نیست چونکه اونا طبق مصوبه مجلس سلطنت رو به ما واگذار کردند. البته اگر از خانواده نادر شاه و یا صفویه کسی باشه خوب اونوقت نگاه می کنیم به اینکه چندسال مبارزه کرده.
مجری- پس رای مردم چی میشه؟
ر.پ. – چه رایی؟
مجری – انتخاب شاه دیگه.
ر.پ. – حالا شما چرا بند کردی به شاه. خوب غیر از من که شاهی نیست. من سی ساله شاهم. دوتا شاه که نمیشه.
مجری – در مورد این شورای ملی که تازه تاسیس شده و ظاهرا شما کاندیدای رهبریش هستید توضیح بدید لطفا. آیا خواستار سرنگونی هستید یا اصلاح رژیم فعلی رو در نظر دارید؟
ر. پ. – خوب ما در واقع دنبال سرنگونی هستیم. اگرچه که برخی از اصلاح طلبان و مقامات سپاه پاسداران هم با بنده هستند که خوب باید رعایت حال اونها هم بشه.
مجری – ولی با حضور این افراد بالاخره شما میخواهید رژیم رو سرنگون کنید و یا اصلاح کنید.
ر. پ. – خوب باید دید مردم چی میخوان. اگه مردم بخوان بنده سرنگون می کنم اگر هم دوست نداشته باشن و اصلاح بخوان که بنده رژیم رو اصلاح می کنم.
مجری – آیا برای سرنگونی طرحی هم دارید؟
ر. پ. – معلومه که داریم. ولی انتظار نداشته باشید که ما طرحمون رو لو بدیم. اونوقت اول از همه همین جمهوری خواهان میرن با استفاده از طرح ما رژیم را سرنگون می کنند و ما توی هوا میمونیم.
مجری – تکلیف کشورهای خارجی چی میشه؟ آیا اونا از شما حمایت می کنن؟
ر.پ. – ببینید من خودم با اکثر رهبران جهان ملاقات کرده ام. از همه شون هم کادو گرفتم. البته بعضی هاشون مرده اند اما توی زنده ها هم خیلیاشون بنده را بخوبی میشناسند. یادمه کارتر برام یه سه چرخه آورد. ملک حسین برام یه ماشین کوکی آورد. حتی مرحوم برژنف برام یه تانک کوچولو آورد که تیراندازی هم میکرد. البته گلوله هاش پلاستیکی بود. مرحوم سادات برام یه بچه شتر آورد که یونجه هم میخورد. خوب اینا بیانگر اینه که همه ی کشورهای غربی از من حمایت می کنند.
مجری- ولی بیشتر سیاستمداران اروپایی و امریکایی از مجاهدین حمایت می کنن و همین اخیرا اسمشون رو از لیست تروریستی امریکا در آوردن. تازه این مسئله علیرغم نامه ای بود که سی و هفت نفر از نخبگان اپوزیسیون در آن نامه از دولت امریکا خواستن که اسم اونا را در نیاره.
ر.پ. – ببینید اگه من می گفتم که اسمشون رو درنیارن مسلم بدونید که در نمی آوردن. من دلم نیومد بگم در نیارن. تازه اینا یک اشکال اساسی دارن و اون عدم شفافیته. بنده پنجاه ساله مبارزه می کنم و همه چیزم شفافه. پول و سرمایه پدرم به من ربطی نداره. دست مادرم بوده و ایشون حسابشو دارن. ولی این دلیل نمیشه که مردم ایران مجاهدین رو به عنوان شاه انتخاب کنن.
مجری – اونا اصلا سلطنت طلب نیستن. اونا سالها با پدر شما که شاه بود مبارزه کردن
ر. پ. – خوب همین کارا رو کردن که پدرم اونا رو کرد توی زندان. تازه از رو نرفتن و با آقای خمینی هم مبارزه کردن.
مجری –اونها خواهان نظام جمهوری هستن چون میگن که در ایران هر شاهی اولش دموکراته اما بعداز چند سال میشه دیکتاتور.
ر. پ. – ببینید من با نظام جمهوری مخالفم چون اولا مردم جمهوری نمیخوان و ثانیا این چه کاریه که چهار سال به چهار سال یک خرجی گردن دولت و مردم بیفته که یک انتخابات راه بندازن. همین امریکا را ملاحظه کنید که چه خرجی می کنن برا انتخابات. پول مردم باید صرف آبادانی کشور بشه. بنده ایده های زیادی برای ساختن کشور دارم. میخوام ایران را برگردانم به دوران طلایی پدرم. ما باید هرچه زودتر به دروازه های تمدن بزرگ برسیم. بنابراین پول و سرمایه کشور را نباید به هدر داد.
مجری – ولی شاید مجلس و دولت یه برنامه اقتصادی دیگری داشته باشن و نخوان به دروازه های جایی برسن. شاه که نمیتونه در کار حکومت دخالت بکند.
ر.پ. – ببینید اینا همه ش بستگی به نظر مردم داره. باید از مردم سوال کرد.
مجری- برگردیم به موضوع مجاهدین.
 ر.پ. - اگر رهبران مجاهدین بیان و اعلام کنند که از من حمایت می کنند اونوقت فرق می کنه. اونوقت می توانند بیان جزو شورای ملی.  تازه امریکا با در آوردن اسم مجاهدین از لیست به مبارزات مردم ایران هم لطمه زد. من از اولش هم مخالف درآمدن اسم اینها از لیست بودم. اصلا به امریکا چه مربوطه که اسم اینا را در بیاره. امریکا باید در کار ایران دخالت نکنه. ما خودمون میدونیم چطور باید ایران را اداره کرد. اینا باید از کارهای گذشته شون دست بردارن. اگه قرار باشه فردا بنده شاه باشم و اینا بخوان موش بدوانند که نمیشه. شاه یک وظایفی داره. شاید هم اونها رو به عنوان خرابکار  و مارکسیست اسلامی تحویل دادگاه نظامی بدم.
مجری – مگه شاه قراره چنین اختیار و قدرتی داشته باشه؟
ر.پ. – پس بفرمائید شاه یک تیکه چوب خشکه دیگه. گفتیم اختیارات نداشته باشه ولی نه دیگه اینقدر بی اختیار. ایران که سوئد و انگلیس نیست.
مجری – حالا این رژیم رو چگونه میخواهید سرنگون کنید؟
ر.پ. – واله نقشه که زیاده. ولی خوب مردم باید خودشون بیان جلو. یعنی در واقع بنده به عنوان شاه هیچ دخالتی نمی کنم. دموکراسی یعنی کار مردم به دست مردم. این نمیشه که همه بار مبارزه بر گردن شاه باشه. مردم باید حرف بنده را قبول کنن و بیان وسط. اگه الان نیان پس کی میخوان بیان؟ الان تهران ده دوازده میلیون جمعیت داره. خوب اگه پنج میلیونش به مدت یکماه هر روز بیان توی خیابان خوب اونوقت ممکنه رژیم سرنگون بشه. بنابراین توجه می کنید که مردم باید بیان توی صحنه. البته ما راه حل های دیگری هم برای سرنگون کردن داریم که فعلا داره بررسی میشه.
مجری – اعلیحضرت از حضورتون در این برنامه متشکریم.
 
 


Monday, October 1, 2012

مجاهدین و خروج از لیست و تبریک و تسلیت

29 اکتبر2012
1- بیش از ده سال مجاهدین زحمت کشیدند و به قول خودشان از همه چیزشان بها پرداختند و با سوزن کوه کندند تا غیر ممکن را ممکن کنند. کاری کارستان کردند که در تاریخ مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران و منطقه همواره نمونه ای بیادماندنی خواهد بود. با استفاده از دیپلوماسی انقلابی و مردمی و با کوشش و تلاش فراوان و با برخورداری از رهبران با صلاحیتی مانند خانم و آقای رجوی، ابتدا کشورهای اروپایی و حالا هم آمریکا را مجبور کردند که اسم آنها را از لیست تروریستی کشورشان حذف کنند. در مقابل اینهمه زحمت و تلاش مجاهدین، فقط میتوان به آنها و رهبرانشان تبریک گفت و برایشان آرزوی سلامتی و موفقیت های هرچه بیشتر در راستای سرنگونی رژیم آخوندی را کرد. دم رهبرانشان گرم و عمرشان دراز. بر مجاهدین و رهبری آنها و بر اعضای شورای ملی مقاومت و همچنین بر دوستان و هواداران مجاهدین و بر مردم ایران مبارک باد این دستاورد بسیار با ارزش و باشد که این واقعه آغاز پایان رژیم خونخوار و فاسد آخوندی بشود که خواهد شد. 
2 - اما از این حرفهای جدی که بگذریم (که در این چند روزه به درستی و به جا بسیار زده شده)، بد نیست برای انبساط خاطر دوستان خودمون و همچنین راحت شدن خیال کسانی که در این سالها بسیار زحمت کشیدند و خون دل خوردند که مجاهدین و شورا را  از چشم مردم ایران بیندازند، چند نکته را یادآوری کنم. یکی اینکه  این نامگذاری هیچ ربطی به مبارزه مجاهدین و شورای ملی مقاومت با آخوندها برای سرنگونی رژیمشان نداشته است. اینها (یعنی مجاهدین و شورای ملی مقاومت) که به قول معروف اصلا عددی نبوده و نیستند که بخواهند ترسی به دل آخوندها بیندازند که در نتیجه غربی ها بخواههد برای خوش آمد آخوندها و باز شدن یخ روابط سیاسی و در واقع شل شدن سرکیسه آقا سیدعلی، آنها (مجاهدین و شورا) را در لیست تروریستی بگذارند و دست و بالشان را ببندند. اروپائیها و امریکائیها در واقع فقط "محض خنده"! اینها را در لیست گذاشتند. محض خنده ی سیدعلی گریان و سید ممد خندان. تا همانطور که دارند از خنده ریسه میروند، نفت ارزان را راهی غرب کرده و تمدنها را به هم نزدیک کنند و دمشان را بهم گره بزنند. اینکه حالا باز هم برای "خنده"! اسمشان را از لیست خارج کرده اند یا نه را هم باید منتظر نظر همان کسانی بود که گفتند و نوشتند که کار مجاهدین و شورا تمام شده و نفرات مانده در عراق هم به زودی با کمک مقامات سازمان ملل و دولت عراق و دولت ایران از دست رهبران مجاهدین خلاص شده و برای شروع یک زندگی راحت به ایران و اروپا خواهند رفت.
 تا آنجایی که به خاطر دارم این واژه و یا "نیم جمله! " معروفِ "تبریک و تسلیت"، از آن روزهای نزدیک به انقلاب ضد سلطنتی در ایران باب شد و بر سر زبانها افتاد. اگر کسی در تظاهرات علیه رژیم دیکتاتوری شاه به دست سربازان شاه کشته میشد، یا در واقع در راه آزادی وطن و مردم ایران از بند دیکتاتوری به شهادت میرسید، مردم و دوستان و آشنایان به خانواده اش "تبریک و تسلیت" می گفتند. تبریک به خاطر سعادتی که نصیب آن شهید و آن خانواده شده تا در راه آزادی وطن و مردم جان فدا کند و تسلیت به خاطر اینکه بهرحال آن خانواده فرزندی یا پدر و یا مادری را که برایشان بسیار عزیز هم بوده از دست داده اند. اما "تبریک و تسلیت" را یکجا به یک خانواده یا فرد می گفتند. حالا این وسط فرصت طلبها هم برای اینکه خون شهیدان را به جیب خمینی دجال بریزند، این تبریک و تسلیت را به او می گفتند. گاهی هم به خاطر استعداد مردم ما در مبارزه منفی و جوک سازی برای آخوندها، این "تبریک و تسلیت" هم مثل خیلی چیزهای دیگر به جوک و ابزار تمسخر آخوندها تبدیل می شد. مثلا وقتی سقف حزب جمهوری اسلامی بر سر بهشتی و همدستانش خراب شد و بهشتی کشته شد یکی از این آخوندها که شاید همین جنتی و یا علم الهدا بوده  به خمینی تلگراف زد:
محضر مبارک رهبر معظم انقلاب امام خمینی؛ بدین وسیله شهادت جانگداز حضرت آیت اله العظمی بهشتی (عباس آباد سابق) را به شما تبریک و تسلیت عرض می کنم.
البته همیشه "تبریک و تسلیت" را یکجا به یکنفر یا یک ....می گفتند. اما بنده اینبار میخواهم به مناسبت این پیشامد خجسته، بین این دو کلمه اختلاف بیندازم و ازهم جدایشان کنم. تبریکش را به مجاهدین گفتم و تسلیتش را هم تقدیم به خدمت مقام عظمای ولایت و حضرات آیات عظام بی بی سی و علم الهدا و خاتمی و مصباح یزدی و صدای امریکا و جنتی و ... بکنم. راستش در همه این سالها مسئولان رژیم فوق مدرن آخوندی و یاران و لابی ها و علاقمندان به ولایت فقیه در خارج کشور، بدون هیچ چشم داشتی و اول برای "خنده"! و دوم  برای حفظ منافع مردم ایران زحمت کشیدند تا نگذارند که مجاهدین از لیست تروریستی خارج شوند. و البته خوشبختانه تلاشهایشان برای حفظ و ماندن نظام بشردوست و دموکرات آخوندی تا بحال نتیجه داشته است. بخصوص تلاششان برای اثبات اینکه آخوندها برخلاف تبلیغات مغرضانه شورا و مجاهدین، اصلا به دنبال تولید سلاح هسته ای نیستند و فقط مصمم هستن که حتی اگر به بهای ده برابر معمول هم شده، به امکانات و دانش لازم برای تولید انرژی صلح آمیز هسته ای دست پیدا کنند. از برخی کارمندان و خدمتگذاران حضرت آیت اله بی بی سی فارسی از جمله مدیر مربوطه که متاسفانه اکثرا "اکثریتی" هستند و ای کاش اقلا "اقلیتی" بودند!  تا امامان جمعه ی آسیدعلی و همچنین حجت الاسلام صدای امریکا و رادیو فردا بگیرید تا آن سی و هفت نفر آدم  خیلی خیلی باشرفی که نامه به خانم کلینتون دادند و برایش توضیح دادند که چرا نباید اسم مجاهدین از لیست تروریستی آمریکا خارج شود، همگی شایان تسلیت هستند. همان کسانی که از آبروشان مایه گذاشتند تا دنیا بفهمد که مردم ایران در تظاهرات دوسال پیش شعار می داده اند "هم غزه، هم لبنان، جانم فدای ایران". اینها واقعا زحمت کشیدند تا حاصل زحمت آخوند محترم و راستگویی مثل خاتمی به باد نرود. از بذل هیچ کوششی دریغ نکردند. البته کوششهای بزرگانی نظیر لاهیجی را هم در راستان از میان برداشتن فیزیکی مجاهدین نباید نادیده گرفت که ظاهرا با این وضعیت پیش آمده جدید، علیرغم تمایل قلبی آن شرافتمند طرفدار حقوق بشر، آن تلاشها هم بعید است به نتیجه برسد. هرچند که ایشان بهتر است به هر شیوه که بلد است و صلاح میداند راهش را ادامه بدهد. میتواند از تجربیات سران حزب اله امثال ده نمکی که هنوز زنده هستند استفاده بهینه بکند.  البته با توجه به تلاشی که مجاهدین برای خروج از لیست کردند اگر زحمات این بزرگواران و شرافتمندان نبود  همین بیش از دهسال هم  معلوم نبود که اسم مجاهدین در لیست بماند. حیف شد که زحماتشان بر باد رفت. مصیبت بزرگی است آقا! جای تسلیت دارد. سوزش و درد هم دارد. از قول رئیس جمهور رژیم مورد حمایت و محبوبشان عرض می کنم که اگر لازم میدانند مقداری آب به جاهایی که می سوزد بریزند. حتما فایده دارد که دکتر مموتی اینقدر توصیه کرده. از صمیم قلب به اینها تسلیت می گویم. هرچند که متاسفانه نمیتوانم برخلاف عرف معمول، پس از گفتن تسلیت، آرزو کنم که این "غم آخرشان " باشد. مطمئنم که این "غم آخرشان" نیست و متاسفانه!!!! به قول معروف این هنوز از نتایج سحر است.
 
 


Thursday, August 23, 2012

آیت اله خرچنگ! در برنامه تپق تلویزیون صدای امریکا

 
اول شهریور 1391  
مجری: باسلام برنامه تپق امشب را خدمتتون تقدیم می کنم. مهمان امشب ما حضرت آیت اله احمد خاتمی امام جمعه محترم تهران هستن که از طریق تلفن با ما وصل هستند. حضرت آیت اله سلام علیکم . با حضورتون در این برنامه به بنده و به تلویزیون صدای امریکا افتخار دادید. بفرمائید که نظرتون در باره زلزله اخیر آذربایجان چیه؟
خاتمی: علیکم السلام برادر. موید باشید مومن. ما هم از داشتن دوستانی مثل شما شنگولیم. عرض کنم که نظر بنده هم همان نظر مقام معظم رهبریست که می فرمایند بیشتر این زلزله ها و سیل ها ناشی از گناهان رایج در جامعه است و برای امتحان مومنین می آیند. البته هر گناهی عواقبی دارد. مثلا بدحجابی اغلب باعث زلزله می شود و خوردن مشروبات الکلی و کار کردن خانمها در ادارات باعث بروز سیل می شود. به همین ترتیب رعایت نکردن احترام علما هم باعث زیادشدن تصادفات و مرگ و میر در جاده هاست. یعنی در واقع حضرت عزرائیل را بر جاده ها مسلط می کند. اگر خاطرتون باشد یکی از هشدارهایی که حضرت امام همواره به شاه میداد این بود که زنها را وارد ادارات نکنید و به آنها حق رای ندهید چون باعث نزول بلاهای آسمانی میشود.  
مجری: حاج آقا دشمنان جمهوری اسلامی اینگونه تبلیغ می کنند که این خساراتی که در اثر زلزله وارد شده ناشی از خشت و گلی بودن خانه ها بوده و اگر خانه های اینگونه مناطق را مقاوم بسازند این همه خسارت جانی و مالی وارد نمیشده. یعنی به نوعی ناجوانمردانه میخواهند که دولت و نظام را مسئول جلوه بدهند.
خاتمی: خوب بله اینها تبلیغات دشمن است. وگرنه مثلا شما فکر می کنید اگر خانه ها از آهن و بتون هم ساخته شده بود یعنی زلزله نمی آمد؟
مجری: نخیر منظور این دشمنان اینه که زلزله شش ریشتری اینقدر تلفات نمیداد. در حالیکه زلزله هفت ریشتری در کشورهای صنعتی از این کمتر تلفات دارد.
خاتمی: بنده از زبان مقام معظم رهبری عرض می کنم که گول تبلیغات مسموم دشمن را نخورید. همانطور که حقوق بشر اسلامی ما با حقوق بشر غرب متفاوت است، ریشتر اسلامی هم با ریشتر غربی متفاوت است.
مجری: منظورتون اینه که شش ریشتر اسلامی معادل مثلا نه ریشتر غربیه.
خاتمی: احسنت بر شما مومن و به قول رهبر معظم آورین بر شما. البته محاسبه دقیقش یک مقدار نیاز به ریاضیات جفر و حوزه دارد و ضمنا شما میدانید که یک مقدار از این زلزله ها و تصادفات جاده ها و حوادثی هم که در اینجا پیش میاد ناشی از گناهانی است که در غرب کرده میشود.
مجری: ولی چطور میشه که در غرب گناه می کنن و در ایران زلزله میاد؟
خاتمی: خیلی ساده است. بر اساس کشفیات برادران ما در وزارت اطلاعات، صهیونیست ها از طریق روابطی که با اجنه برقرار کرده اند از طریق اجنه به فرشته مسئول زلزله آدرس اشتباهی میدهند.
مجری:  حضرت آیت اله دشمنان نظام شما  اینگونه تبلیغ می کنند که شما برای مقابله با خسارات جانی و مالی زلزله کار زیادی نکرده اید و دولت مسئول است. البته ما و بی بی سی فارسی در حد توانمون این شایعات را تکذیب کرده ایم و توی دهان دشمن زده ایم اما مردم انتظار دارند که از زبان شما در این باره بشنوند.
خاتمی: شما خبر دارید که مقام معظم رهبری در مورد پیشگیری و مقابله با زلزله فرمان اکید به دولت و حوزه علمیه داده اند. حتی بودجه مربوطه هم به حوزه پرداخت شده. بنده افتخار این را دارم که در اینجا اعلام کنم که عزیزان ما در حوزه علمیه تا کنون به دستاوردهای مهمی در این زمینه رسیده اند. همین هفته پیش بنده در خدمت مقام معظم بودم که مسئول امور زلزله در ستاد مقابله با حوادث غیر مترقبه در حوزه علمیه شرفیاب شدند و خبر دادند که ستاد مربوطه با رهنمودهای مقام معظم رهبری تا کنون به دعاهایی دست یافته اند که زلزله های تا پنج و نیم ریشتر را خنثی می کنند. البته مقام معظم رهبری فرمودند که این خوب است اما کافی نیست. ما باید بتوانیم هرچه زودتر به مرحله ای برسیم که زلزله های بیشتر از هفت و هفت و نیم ریشتر را هم خنثی کنیم.
مجری: واقعا به شما تبریک عرض می کنم. امیدوارم که روزی همه ی کشورهای زلزله خیز با استفاده از این دعاها و دستورالعملهای آسمانی بتوانند بدون آنکه بخواهند مبالغ هنگفتی صرف ساختن خانه های ضد زلزله بکنند، از دست این بلای آسمانی خلاص بشوند. سوال مهم اینه که آیا جمهوری اسلامی اجازه خواهد داد که کشورهای دیگر و پیروان مذاهب دیگر نیز از این دعاها استفاده کنند یا خیر؟
خاتمی: این دیگه به تصمیم و سیاست مقام معظم رهبری مربوط می شود. چون برخی از این دعاها را نمیشود در مورد کفار استفاده کرد و استفاده از آنها در آن کشورها مسئولیت اخروی دارد.
مجری: اما بنده معتقدم با توجه به رافت و عطوفت  مقام عظمای ولایت فقیه، ایشان حتی اگر به قیمت افتادن بار گناه به شانه های مبارکشان هم باشد، اجازه خواهند داد که غیر مسلمان ها هم از این دعاها استفاده کنند.
خاتمی: البته در ادامه بحثمون باید به مردم مسلمان جهان مژده بدهم که برخی از متخصصان امور جن در دولت خدمتگزار هم اخیرا توانسته اند با کمک جنهایی  نظیر حجج اسلام جعفر جنی و زعفر جنی با فرشته مسئول زلزله ارتباط غیر مستقیم برقرار کرده و از ایشان خواسته اند که در صورت امکان پنج تا شش روز قبل از وقوع زلزله خبر آنرا از طریق دفتر مقام معظم رهبری به ما بدهند. البته مذاکرات در این مورد هنوز جریان دارد. هرچند که این جنهای معظم اظهار کرده اند که متاسفانه فرشته مربوطه از قضیه رفتن فضاپیمای امریکایی به مریخ برای ارسال اطلاعات آن کره به زمین ناراحت است و نگرانی این را دارد که اطلاعات مربوط به اسناد زلزله و سیل که گویا در کره مریخ قرار دارد به دست دشمن صهیونیستی بیفتد و آنها مجبور به جابجا کردن دفترشان از مریخ به کره دیگری بشوند.
مجری: : البته این وسط نقش مخرب مجاهدین خلق را هم نباید نادیده گرفت. اونها هم خیلی تلاش می کنند که دستاوردهای علمی جمهوری اسلامی را به نوعی بی اعتبار جلوه بدن. اما  چرا هیئت نمایندگی ایران در سازمان ملل این مسئله مربوط به مریخ را با شورای امنیت درمیان نمی گذارند؟ این مسئله خیلی مهم است و ممکن است آینده کره زمین به خطر بیفتد.
خاتمی: کجای کاری مومن؟ شورای امنیت خودش عامل صهیونیزمه و از منافقین پول میگیره. وگرنه چرا باید به فعالیتهای اتمی ما بند کنند؟ اینهمه کشور فعالیت هسته ای و بمب و غیره دارند چرا فقط یقه ما را چسبیده اند؟
مجری: دوستان ماهم در امریکا دارند روی همین نظریه کار می کنند. البته اگر خائنینی امثال مجاهدین بگذارند و دائما چوب لای چرخ مذاکرات ما نگذارند. حضرت آیت اله وقت ما تمام شد و از حضوتون در این برنامه سپاسگزارم.
خاتمی: بنده هم از طرف رهبر معظم انقلاب از تلاشهای بی وقفه شما عزیزان در صدای امریکا و بی بی سی برای خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی تشکر می کنم. اجرکم الی اله.
 


Friday, July 27, 2012

مرغ گران است؟ نخوریدجانم!ا

5 مرداد 1391
1- امروز قیمت مرغ باز هم بالاتر رفت. بالاتر. بالاتر.
آیت اله مکارم شیرازی:
مومنین متوجه باشید که گوشت مرغ اصولا برای سلامتی مضر است.  حدیث موثق داریم که "ولا تاکل المرغ، ان المرغ مضرا لابدانکم و اشکامکم و افکارکم و اجسادکم". همه ما میدانیم که امام راحل در همه عمرشان یک مگس هم نخورده اند. از این فرصتی که در حکومت الهی ما پیش آمده استفاده کنید و برای حفظ سلامت خودتان و مبارزه با محتکرین از خدا بی خبر، مرغ را از برنامه غذایی تان حذف کنید. اگر میتوانید گوشت گاو و گوسفند و غیره بخورید. البته خوردن پرندگان دیگر نظیر کبک و کبوتر و کلاغ و گنجشک و غیره مباح است. والسلام
2- امروز قیمت تخم مرغ باز هم بالاتر رفت و نسبت به هفته گذشته شصتاد در صد افزایش یافت.
آیت اله مکارم مشهدی:
مومنین و مومنات متوجه باشند که تخم مرغ اصولا در صدر اسلام مکروه بوده است و خوردنش باعث امراض گوناگونی میشود بطوریکه شرع انور خوردن تخم مرغ را حتی برای اجنه هم مکروه دانسته. از این فرصتی که در حکومت الهی ما پیش آمده استفاده کنید و برای حفظ سلامت خودتان و مبارزه با محتکرین از خدا بی خبر تخم مرغ را از برنامه غذایی تان حذف کنید. البته خوردن تخم مرغ حیوانات دیگر هیچ مانع شرعی ندارد. والسلام
3- امروز در نانوایی ها قیمت نان نسبته به هفته گذشته صد و پنجاه درصد افزایش داشت.
آیت اله مکارم اصفهانی:
- نان اصولا خوردنش جز چاقی و مرض قند حاصلی ندارد. در حدیث آمده است که "الذین یاکلون نان و سنگک و التافتون و یچاقون عظیما، ماواهم تنور". مومنین محترم از فرصتی که به حول و قوه الهی توسط این حکومت امام زمان پیش آمده استفاده کنند و نان را از برنامه غذایی خود حذف کنند و به این وسیله با محتکرین از خدا بی خبر مبارزه کنند. والسلام
4- امروز قیمت گوشت گاو و گوسفند برای بار دوم در این هفته افزایش یافت
آیت اله مکارم قزوینی:
- من میخواهم بپرسم که مگر در صدر اسلام مسلمانها چندبار در ماه گوشت گاو و گوسفند می خورده اند؟ این ها برای بدن ضروری نیست. در قرآن هم هیچ اشاره ای به گوشت گاو و گوسفند نشده. حالا که کم است و نرخش هم گران شده خوب مردم بهتر است نخرند و نخورند تا مشت محکمی به دهان محتکرین زده باشند. والسلام علیکم
5- امروز دولت اعلام کرد که از اوائل ماه آیند نرخ گاز تا هشتاد درصد افزایش خواهد یافت
آیت اله مکارم رشتی:
- آقا مگر هیزم و ذغال چه اشکالی دارند که مومنین فکر می کنند حتما باید گاز مصرف کنند. پدران ما در صدر اسلام تاپاله می سوزاندند. رهبر معظم ما سالهاست که در منزلشان تاپاله استفاده می شود. حتی برای تولید انرژی اتمی هم تاپاله بهتر از گاز است. از دولت خدمتگذار میخواهیم که در همه فروشگاهها تاپاله برای فروش بگذارند. مواظب توطئه محتکرین باشند که قیمت تاپاله تا پایان امسال ثابت بماند. شعار شما مومنین باید این باشد که تاپاله بیشتر، زندگی بهتر. با تحریم مصرف گاز به استکبار نشان میدهیم که ما نیازی به آنها نداریم. والسلام علی من التبع الهدی
6- امروز قیمت دلار از مرز 2000 تومان گذشت.
آیت اله مکارم تبریزی:
- بنده اعلام می کنم که هر مسلمانی که از امروز به بعد دلار بخرد یک راست به طبقه هفتم جهنم خواهد رفت. آقا چرا با خریدن دلار دل رهبر معظم را به درد می آورید. شما تمام جیب های رهبر و رئیس جمهور را بگردید اگر یک دلار پیدا کردید بنده دستم را قطع می کنم. مومنین با نخریدن دلارمشت محکمی به دهان  محتکران دلار بزنید. والسلام علیکم
6- امروز اعلام شد که نرخ سیب زمینی و پیاز دو برابر شد.
آیت اله مکارم ارومیه:
-  بنده بارها عرض کرده ام که پیاز و سیب زمینی اصولا نقشی در سلامتی جسمی ما ندارد. اصولا شکل دندانهای بشر نشاندهنده این است که ما گوشت خواریم و نه گیاه خوار. گران شدن قیمت پیاز و سیب زمینی امت همیشه در صحنه ما را به زانو در نخواهد آورد. ملت ما ملت مرغ خور و گوشت خور هستند و به سادگی میتوانند بجای سیب زمینی و پیاز گوشت مرغ و گوشت گوسفند بخورند. از نظر شرعی هم خوردن گوشت مرغ بجای پیاز مستحب اعلام شده. والسلام علی من التبع الهدی
7-نماینده وزارت نیرو اعلام کرد که از هفته آینده در ادامه طرح هدفمندی یارانه ها قیمت برق یکصد و هشتاد درصد اضافه می شود
آیت اله مکارم تهرانی:
- شما ملت همیشه در صحنه باید بدانید که گروهی از خدا بی خبر برای ضربه زدن به دولت امام زمان و رهبری معظم تصمیم به احتکار و گرانی برق گرفته اند. وگرنه همانطور که امام راحل در ابتدای انقلاب قول داد الان سالهاست که دولت  آب و برق مجانی در اختیار ملت قرار داده است. ما مسلمین از فردا با شکستن کنتورها به مصرف برق پایان می دهیم و مشت محکمی به دهان استکبار جهانی که برق را برای مقابله با جمهوری الهی ما اختراع کرده می زنیم. والسلام
8- یک مقام دولتی اعلام کرد که به دنبال سیاست حذف یارانه ها، از ماه آینده آب بهای خانه ها در شهرهای بزرگ 185 درصد و در شهرهای کوچک حدودا 184 درصد افزایش خواهد یافت.
آیت اله مکارم قمی:
- به نظر میرسد دستهایی در کار است که برای دولت خدمتگزار برخی مشکلات را ایجاد کند. شایعه زیاد شدن نرخ آب باعث شده که امت همیشه در صحنه نگرانند که در صورت صحت این شایعات و بالا رفتن نرخ آب باید چکار بکنند. روحانیت مبارز سال به سال حمام نمیروند و هیچ طوریشان هم نشده. بنده یک طلبه بیشتر نیستم اما عرض میکنم که ملت مسلمان ما با حذف آب از برنامه روزانه خود و با قطع کامل استفاده از آب حتی برای نوشیدن، حداقل به مدت یک ماه، مشت محکمی به دهان استکبار جهانی خواهد زد و نشان خواهد داد که تا پای جان از دولت مورد تایید رهبری حمایت می کند. خوردن انواع نوشابه برای رفع عطش مباح است. والسلام علی کلکم اجمعین